پارساپارسا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 28 روز سن داره

بره تو دلی من

اولین هدیه هایی که به من دادی

1396/9/28 10:05
نویسنده : شهلا
253 بازدید
اشتراک گذاری

اولین هدیه ات که بعد از برگزاری تولدت بود

فردای تولدت بابا آرش رو مجبور کردی با هم رفتید بیرون برای من ادکلن هدیه خریدین که من چقدددددددددددر ذوق کردم

اولین شاباش هم توی عروسی هادی (پسر خاله بابا آرش) توی سالن دو تا هزاری افتاد جلوی پات و برداشتی ... اما وقتی توی پارکینگ خونه خاله افسر داشتیم می‌رقصیدیم ... یکی از اون هزاری ها رو بهم شاباش دادی و من رو ابرا رفتم

دیروز هم یک اتفاق خوووووووب و دلچسب افتاد و من برای دوستام اینطوری تعریف کردم

یک اتفاق خوب:
من خیلی وقت پیش یک ده هزاری گذاشتم توی جیب کاپشن پارسا گفتم مامان پیشت باشه یه وقت لازمت می‌شه
دیروز با سمیرا دختر داییم رفته خرید ... سمیرا داشته برای خودش گردنبند انار می‌خریده
می‌گه سمیرا منم می‌خوام اینو برای مامانم بخرم (یک پاسوییچی خوشکل)
سمیرا بر می‌داره می‌خواسته پول بده می‌بینه خود پارسا پول می‌ده می‌گه خودم پول دارم 😍😍😍😍

وقتی رسیدم خونه دیدم اومده بهم می‌گه مامان این مال شماست تولدت مبارک
آخ که چقدر چلوندمش شیرینک خوردنی من محبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبت

خلاصه اولین هدیه‌ای بود که پارسا دیروز با پول خودش برام خریده

البته پسری من خیلی مهربونه ... بعد از تولدشم که یادتونه باباش رو مجبور کرد برام ادکلن بگیره برای تشکر ❤️❤️❤️

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)