جشن دندوني 1
باورم نميشه اين همه وقته برات ننوشتم
20 فروردين رفتيم مشهد توي راه رفتن (قطار) يه ريزه اذيت شدي دوبار بالا آوردي كه من خيلي خيلي نگرانت شدم ... بميرم برات انگاري تكونهاي قطار برات زياد بود
بعدشم كه رفتيم مشهد و تو براي بار اول رفتي پابوس امام رضا .... خدايا دامن همه خواهان بچه رو سبز كن به همه بچههاي آروم و سالم مثل پارساي من بده خدايا ازت ممنونم به خاطر موهبتي كه بهم دادي
توي حرم آقا امام رضا ديدم دندون در آوردي ... نميدوني چقده خوشحال شدم
همون جا تصميم گرفتم برات جشن آش دندوني به پا كنم و از وقتي برگشتيم مشغول تداركات مهموني بودم بيشتر هم طراحيها وقتم رو گرفت .... اين چند تا طرح رو زدم ... اگر خدا بخواد فردا هم عكسهاي مشهدت رو ميگذارم هم عكسهاي دندونيت رو
خيلي دوستت دارم عزيز دل مامان
خوش آمد گويي دم درب منزل
اينم روي بوفه زده بودم
طرح روي دستمال كاغذي
طرح روي ليوانها
طرح روي خلال دندانها