پارسا در عید نوروز 93
خوب این عکس مربوط به روز اول خونه دایی مامان هست ... سال تحویل خونه دایی سردار در بندرعباس بودیم
بسی لحظات خوبی بود
روز سوم عید پارسا در هتل داریوش بندرعباس
پارسا و سفره هفت سین هتل داریوش
پارسا با تعجب به مهدی نگاه میکنه قربون اون لبات برم من ننه
پارسا در شمال ... بله از جنوب اومدیم تهران ... دو روزی تهران بودیم به عید دیدنی و دوباره رفتیم نکا .... (اونطرف ساری) پارسا و پسر دایی کیوانش
اینم زاغه مرز هست ... خیلی ساحل خوب و شیک و با امکاناتی داشت خوشم اومد حیف باد گرفت مجبور شدیم جمع کنیم برگردیم خونه
این سویی شرتت رو خیلی دوست دارم .. خیلی بهت میاد عزیزکم
وقتی پارسا چیپس فلفلی میخوره و دهنش میسوزه... تقصیر خودت بود مامانی اصرار داشتی فلفلی بخوری ...کاملاً هم تو عکست معلومه که با من قهری ... ای قربونت برم من
پارسا در شکوفههای بهای
و بالاخره پارسا در سیزده بدر
پسرکم فوتبالیست شده ...
قربون اون لب و لوچهات برم من
مظلوم مامان ... مظلومیت از چهرهات میباره عشقم
بازی با پوآآآآآآآآآ ... عاشق پوریا و بازی کردن باهاشی
شیطنت هم از پوریا یاد میگیری ... آخه بچه تو رو چه به بالای درخت رفتن
دیگه دلم میخواد موهات رو کوتاه کنم اما بابایی عاشق موهاته و نمی گذاره
و در آخر پارسا وقتی مشمای آجیل رو پیدا میکنه و موش موشکی میشینه به خوردن